جایگاه بخش خصوصی در معادن بررسی شد مسئله خصوصی

چهارشنبه 06 دی
بخش‌ خصوصی در معدن و صنایع معدنی اگرچه نامش بارها و بارها شنیده شده است، اما حضورش بیشتر با خصولتی‌ها گره خورده است.
 جایگاه بخش خصوصی در معادن بررسی شد مسئله خصوصی
 از همان زمان که اجرای اصل ۴۴ در کشور کلید خورد، حضور بخش‌ خصوصی در معادن هم آغاز شد، اما در آخر، آنچه سهم حضور بخش خصوصی در این وادی شد، تنها شرکت‌های شبه‌دولتی بودند که این بار نه‌تنها وجهه بخش واقعی اقتصاد ایران را بهبود نبخشیدند، بلکه آنقدر چالش‌آفرین شدند که در نهایت، دیدگاه‌ها نسبت به حضور غیردولتی‌ها در این پروژه‌ها منفی شد و در نهایت، چیزی هم به بخش‌ خصوصی واقعی نرسید. اما طی سال‌های گذشته، این روند تحولات بسیاری یافته و اکنون پروژه‌های بزرگی در حوزه معدن و صنایع معدنی، از سوی ایمیدرو به بخش‌ خصوصی واقعی سپرده شده است.

مسعود زارع، کارشناس معدن از چالش‌های حضور بخش‌ خصوصی در حوزه معدن و صنایع معدنی می‌گوید.

بفرمایید که بخش خصوصی در ایران از چه جایگاهی برخوردار است؟

بخش خصوصی در سال‌های گذشته تلاش کرده که در حد توان خود هم برای اقتصاد ایران و هم برای جایگاه بخش خصوصی تلاش‌هایی مهم را به کار ببندد. موضوعی که می‌توان آن را در حوزه‌های مختلف رصد کرد. برای مثال با تدبیر اندیشیده شده در بخش خصوصی، قانون بهبود مستمر محیط کسب‌وکار در مجلس شورای اسلامی تصویب شد.

پس از تصویب این قانون در اواخر سال ۱۳۹۰ جایگاه و نوع تعاملات اتاق ارتقا پیدا کرد. این قانون در سال‌هایی به تصویب رسید که دولت وقت چندان با بخش خصوصی هم‌نوا نبود و حتی این قانون را ابلاغ نکرد و رئیس مجلس وقت خود اجرای آن را ابلاغ کرد. اما اجرای این قانون در دولت یازدهم سرعت گرفت.

البته ذکر این نکته هم ضروری است که نه دولت و نه بخش خصوصی از ظرفیت‌‌های لازم برای اجرای صحیح و کامل این قانون بهره‌مند نبودند. بنابراین، دهه ۱۳۹۰ به دوره‌گذاری تبدیل شد تا اتاق‌ها ساز‌ و کار داخلی خود را برای پایبندی به این قانون بهبود ببخشند. این درست است که بخش مهمی از اقتصاد ایران یا مستقیما در اختیار دولت است یا توسط بخش‌های شبه‌دولتی و خصولتی اداره می‌شود اما باید توجه داشت که سهم بخش خصوصی در اقتصاد روزانه و فعالیت در صنف‌ها و بخش مهمی از نیروی کار فعال در اقتصاد ایران، بسیار گسترده است و نمی‌توان در پیگیری مسائل مهمی مانند مبارزه با فساد، سهم بخش خصوصی نادیده گرفت یا آن را کنار گذاشت.

در واقع ما از سویی باید مبارزه با فساد را در این بخش دنبال کنیم و از سوی دیگر در نظر داشته باشیم که بخش خصوصی در ایران خود یکی از قربانیان فساد است. ما در سال‌های گذشته بارها شاهد آن بوده‌ایم که شرکت‌ها و نهادهای خصولتی نیز برای حضور در اقتصاد خود را خصوصی می‌نامند و به این شکل خود را معرفی می‌کنند. از این رو در این تردیدی وجود ندارد که در مسیر مبارزه با فساد، باید روی بخش خصوصی و ظرفیت‌های آن حساب باز کرد.

این‌که برخی افراد با برچسب بخش خصوصی اقدامات خلاف قانون یا مشکل‌داری را انجام بدهند و سپس ما قوانین محدود کننده‌ای را نهایی کنیم که تمام این بخش را تحت تاثیر قرار بدهند قطعا به نفع اقتصاد ایران نخواهد بود. در شرایطی که بخش مهمی از اقتصاد ایران اساسا از دسترس بخش خصوصی به دور است اتاق بازرگانی به عنوان نماینده این بخش همواره این نگرانی را داشته که محدودیت‌هایی در این زمینه اعمال شود و از این‌رو پیگیر وضع قوانین نیز بوده است.

چالش‌های حضور بخش‌ خصوصی در حوزه صنایع معدنی در چه مواردی خلاصه می‌شود و آیا اصولاً، حضور این بخش پررنگ است؟

همان‌طور که می‌دانید حوزه معدن و صنایع معدنی، یک حوزه وسیع است. اگر نگاهی به قبل داشته باشیم و حضور بخش‌ خصوصی را در صنایع معدنی بررسی کنیم، به این نکته می‌رسیم که حضور بخش‌ خصوصی در این بخش از اقتصاد، همزمان با اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی نمودار شد و این در ذات خود، حرکت خوبی بود که شروع شد؛ اگرچه مقداری که از زمان اجرای آن گذشت، عملاً به سمتی رفت که بخش خصوصی واقعی، خیلی حضور پررنگی در اقتصاد ایران نداشت. اکنون به گواه آمارها، بین ۱۰ تا ۱۵ درصد از واگذاری‌ها در اقتصاد ایران به‌دست بخش خصوصی واقعی سپرده شده که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، این رقم به ۲۰ درصد می‌رسد. پس مابقی آنچه به نام خصوصی‌سازی‌ها مطرح شد، بخش‌های خصولتی را وارد اقتصاد کرده و خصولتی‌ها هم عمدتاً، متخصص آن حوزه نیستند و همین امر، مشکلاتی را ایجاد کرد؛ به این معنا که غیرتخصصی بودن این مجموعه‌ها، باعث شده که بیشتر مسائل مالی و سود سهامداران در این شرکت‌ها دنبال شود و اگرچه سود برخی شرکت‌ها مناسب بود؛ اما افزایش سرمایه به موقعی نداشتند؛ پس عملاً در مسیر صحیحی در بخش تولید و گسترش و توسعه پروژه‌های معدنی قرار نگرفتند و حتی یکسری ضررهایی را هم در این مسیر به اقتصاد ایران تحمیل کردند. در واقع، یک صنعت سخت در چارچوبی قرار گرفت که یک مجموعه غیرتخصصی را بالای سر خود دید و این امر برای او، تبعاتی را به دنبال داشت؛ چراکه یک زنجیره را از زغال گرفته تا سایر بخش‌ها، درگیر خود کرده است و امیدواریم با تدبیر دولت این معضلات به‌زودی حل شود.

چقدر امیدوار هستید که بخش‌ خصوصی با مشخصات کنونی که در حوزه صنایع معدنی فعال است، بتواند تحولی در این حوزه ایجاد کند؟

در برخی شاخه‌های صنایع معدنی، ما خیلی جلو رفتیم. برای مثال، در برخی نقاط، عملاً دولت دیگر سهمی ندارد که نمونه آن، در شاخه آلومینیوم است که با واگذاری‌ها به بخش‌ خصوصی واقعی، اکنون کار خصوصی‌سازی در این بخش به خوبی پیش رفته است و این نشانه خوبی به شمار می‌رود؛ ضمن اینکه ایرالکو هم واگذار شده است و در این راستا، دولت هیچ سهمی در آنها ندارد؛ اما نکته حائز اهمیت آن است که اکنون، دولت در تولید فلز آلومینیوم، رسماً هیچ سهمی ندارد و در نقاط تصمیم‌گیری همچون تنظیم بازار، دچار مشکل شده‌ایم؛ چراکه هم بخش خصوصی یکسری مسائل مربوط به خود را پیش می‌برد و هم دولت نیز، یکسری اولویت‌هایی دارد که نمی‌تواند بدون سهم داشتن، آنها را دیکته کند و نقش حاکمیتی خود را به درستی ایفا کند. این‌طور است که باید در برخی حوزه‌ها، تعادل را بیشتر رعایت کنیم و اگر اصلاحاتی لازم است، انجام دهیم که چرخ بخش خصوصی بچرخد و دولت هم کار حاکمیتی خود را به بهترین شکل پیش برد.

‌اشاره به مشکلات حضور بخش خصوصی به صورت صد‌درصدی در برخی بخش‌های صنایع معدنی داشتید و از اهمیت تنظیم بازار صحبت کردید. گاهی اوقات خود بخش‌ خصوصی نیز، با یک رقابت منفی در بازار مواجه است و عمدتاً قیمت‌شکنی می‌کنند و در بازارهای صادراتی، رفتارهای غیرحرفه‌ای انجام می‌شود. سیاستگذاری‌ها برای چنین مشکلاتی چیست؟

برداشت من این است که دولت، در حد و اندازه خود وارد می‌شود؛ چراکه در برخی موارد، اختیار از این سازمان توسعه‌ای همچون ایمیدرو گرفته شده و همین موضوع، عملاً سردرگمی ایجاد کرده است و ما در این حوزه، عملاً نظم واحد و تصمیم‌گیری واحدی نداریم. بالاخره اکنون هر مجموعه‌ای، مسائل خود را می‌گوید و دنبال می‌کند. سنگ‌آهنی‌ها مشکلات خود را دارند و فولادی‌ها نیز مسائل خود را مطرح می‌کنند که البته هر یک هم بحق است؛ اما به نظر می‌رسد بهتر است تمام اینها در یک زنجیره دیده شوند؛ اما متاسفانه درحال‌حاضر، حلقه‌های زنجیر از هم باز هستند و دولت باید برای این موضوع، تدبیری داشته باشد که این حلقه‌ها را به شکلی کنار هم قرار دهد تا مجموعه واحدی شکل گیرد. البته مدیریت این مجموعه واحد و سرپرستی آن بدون اینکه وارد شرکت‌داری شوند، باید صورت گیرد؛ ولی این سیستم غلط است که هر یک از این اجزا، برای خود پیش می‌روند و هر یک می‌خواهند زنجیره را برای خود به صورت کامل داشته باشند.

مهم‌تر از همه آنکه این بخش‌ها از پارامترهای اقتصادی بعضاً جدا می‌شوند؛ همان‌طور که اکنون شرکت‌هایی وجود دارند که گردش مالی خوبی دارند و اوضاع مالی آنها بسیار مناسب است، اما تصمیم می‌گیرند در همان محل، کاری را انجام دهند که مقرون به صرفه و اقتصادی نیست و بهتر است مکان اجرای طرح جابه‌جا شده و با شرکتی که در این حوزه تخصص دارد، جوینت شود؛ نه اینکه از الف تا ی کارها را خود آن مجموعه انجام دهد؛ بنابراین حوزه معدن و صنایع معدنی مثل دانه‌های تسبیحی است که اکنون از هم باز شده‌اند؛ به خاطر همین، در راستای استراتژی کلان کشور مسائلی بروز می‌کند.


منبع خبر : https://rouzegaremadan.ir/